تويوتا در تلاش است نام Gazoo Racing را از چارچوب فعلی جدا کند و آن را به یک برند مستقل در حوزه عملکرد بالا تبدیل کند؛ درست مانند آنچه دوج سالها پیش با SRT انجام داد.
به گزارش خودرومدیا، کافی است به یاد بیاوریم زمانی که دوج نسل سوم وایپر را تنها با نام SRT معرفی کرد. آن زمان مدیران فکر میکردند میتوانند این زیربرند را به مجموعهای بزرگ از محصولات پرفورمنس تبدیل کنند تا از خودروهای معمولی دوج متمایز شود. ایده روی کاغذ جذاب بود؛ اما فروش پایین و سردرگمی مشتریان باعث شد فقط دو سال بعد، دوباره وایپر به برند دوج بازگردد و موضوع SRT عملا به فراموشی سپرده شود.
سرجیو مارکیونه، مدیرعامل وقت فیات-کرایسلر، هنگام بازگشت SRT به دوج گفته بود: «SRT ادامه طبیعی مسیر دوج است. دوج ذاتا یک برند پرفورمنس است و باید SRT را داشته باشد.»
اکنون به نظر میرسد تويوتا از این تجربه درس نگرفته است.
خودرو تازه GR GT از نظر فنی کاملا توسط مهندسان ژاپنی توسعه یافته و بسیاری از فناوریها و قوای محرکه آن بعدها وارد مدلهای تويوتا میشود؛ اما تويوتا نمیخواهد نامی از «تويوتا» روی آن باشد. این شرکت بهطور جدی قصد دارد GR را کاملاً جدا از برند اصلی نگه دارد؛ دقیقاً همان رویکردی که دوج با SRT امتحان کرد و نتیجه نگرفت.
طبق برنامه جدید، GR باید به مجموعهای مستقل با سبد محصولات اختصاصی تبدیل شود؛ جایی که GR GT نقش سوپراستار و «هالوکار» این برند را بر عهده خواهد داشت. حتی ثبت چندین پتنت جدید نشان میدهد تويوتا در فکر عرضه نسل تازهای از خودروهای صرفاً GR است.
نکته عجیبتر این است که این خودرو حتی قرار نیست در نمایندگیهای تويوتا فروخته شود. مشتریان آمریکایی برای خرید GR GT باید به نمایندگیهای منتخب لکسوس مراجعه کنند. شاید این موضوع برای خریدار یک خودروی ۲۲۵هزار دلاری انتخاب بهتری باشد، اما سؤال اصلی این است: اگر قرار است خودرو در شبکه لکسوس عرضه شود، چرا از ابتدا این مدل با نام لکسوس معرفی نشده است؟
در صنعت خودرو، نمونههای مشابه کم نیستند. برخی خودروسازان در جداسازی برندهای جدید موفق بودهاند؛ مانند تبدیل «رم» به یک برند مستقل کامیون، یا ایجاد برند لوکس «جنسیس» توسط هیوندای، یا شکلگیری «پولستار» بهعنوان برند الکتریکی ولوو. تفاوت اصلی این برندها با برنامه GR در این است که هر سه شرکت میلیونها دلار برای ایجاد شبکه فروش، ساختار سازمانی، بازاریابی و تیم محصولات جدید سرمایهگذاری کردند. بنابراین موفقیتشان تصادفی نیست.
رویکرد محتاطانهتری مانند کاری که فورد با Mustang Mach-E انجام داد نیز میتواند نتیجه دهد. فورد با استفاده از قدرت برند «ماستنگ»، خودروی الکتریکی خود را به شکلی معرفی کرد که شخصیت احساسی و اسپرت آن حفظ شود. با وجود انتقادهای فراوان درباره استفاده از نام ماستنگ، باز هم مشتریان تفاوت بین ماستنگ بنزینی و ماستنگ الکتریکی را به خوبی تشخیص میدهند.
حتی شورولت هم درباره تبدیل کوروت به یک برند مستقل وسوسه شده است. شایعات زیادی درباره SUV یا سدان کوروت وجود دارد، اما مدیران جنرالموتورز بارها تأکید کردهاند که ارزش شبکه فروش شورولت و هویت Bowtie برای موفقیت کوروت حیاتی است.
مارک روس، رئیس GM، گفته بود: «کوروت را از شورولت جدا نمیکنیم. فلسفه شورولت این است که بیش از چیزی که مشتری انتظار دارد ارائه کند. نیازی نیست جدا از آن حرکت کنیم.»
تويوتا بهدرستی میخواهد جایگاه GR را تقویت کند؛ چون مدلهایی مانند GR86، GR کرولا و GR سوپرا جزو بهترین محصولات این شرکت هستند و GR GT نیز با قدرت ۶۵۰ اسببخار قطعاً هیجانانگیز خواهد بود.
اما تبدیل GR به یک برند مستقل، بدون سرمایهگذاری گسترده و ایجاد یک شبکه واقعی پشتیبانی، اقدامی پرخطر است. اگر تويوتا قصد ندارد یک شبکه فروش مستقل، تیم بازاریابی جدید، و سازمان مهندسی جداگانه ایجاد کند، این طرح احتمالاً سرنوشتی مشابه SRT خواهد داشت و خیلی زود کنار گذاشته میشود.