در روزهای اخیر، مراکز تعویض پلاک در شهرهای مختلف کشور با موجی کمسابقه از ازدحام و صفهای طولانی روبهرو شدهاند. صحنههایی که فراتر از یک مشکل اداری، به نوعی نشانه هشدار اقتصادی تعبیر میشود. بسیاری از شهروندان، بهویژه خانوارهای طبقه متوسط، تلاش میکنند از طریق انتقال مالکیت خودرو، سهمیههای جداگانه بنزین را حفظ کنند؛ اقدامی که خود گواهی بر بیاعتمادی عمیق نسبت به ثبات سیاستهای انرژی و نگرانی از افزایش احتمالی قیمت سوخت است.
نگرانیهایی که پشت صفهای تعویض پلاک پنهان شدهاند
بر اساس گزارشهای میدانی، بسیاری از مالکان چندخودرو تلاش میکنند خودروها را به نام سایر اعضای خانواده منتقل کنند تا در صورت تغییر نظام سهمیهبندی، هر خودرو سهمیه اختصاصی خود را داشته باشد. این رفتار جمعی، فارغ از درستی یا نادرستی آن، بیانگر این است که بخش بزرگی از جامعه نسبت به آینده قیمت بنزین اطمینان ندارد و احساس میکند احتمال حذف سهمیهها یا افزایش قیمتها جدی است.
برای بسیاری از مردم، سهمیه ۶۰ لیتر بنزین نه یک رقم کوچک، بلکه بخشی از استراتژی بقا در شرایط تورمی است. بهویژه برای خانوارهایی که خودرو ابزار کار و درآمدزایی محسوب میشود.
فشار تورمی و کاهش تابآوری مردم
این ازدحام نشان میدهد که تابآوری اقتصادی مردم به نقطه حساسی رسیده است. وقتی خانوار حاضر میشود برای صرفهجویی محدود، ساعتها در صف معطل بماند، یعنی کوچکترین تغییر در هزینههای سوخت میتواند توازن معیشتی او را برهم بزند.
در چنین شرایطی، هر خبر، شایعه یا حتی ابهام درباره قیمت بنزین، مانند یک جرقه، انتظارات تورمی را شعلهور میکند؛ از افزایش کرایهها گرفته تا رشد قیمت کالاهای مصرفی که مستقیم به هزینه حملونقل وابستهاند.
بیاعتمادی عمومی؛ شکاف عمیقی که خود را نشان میدهد
در پس این هجوم به مراکز تعویض پلاک، یک پیام روشن نهفته است:
مردم به وعدههای اقتصادی دولت اعتماد ندارند.
تجربه افزایش ناگهانی قیمت بنزین در سالهای گذشته و تأثیرات شدید آن بر زندگی مردم باعث شده که جامعه به کوچکترین نشانهها واکنش تدافعی نشان دهد. تداوم چنین چرخهای—سیاستهای مبهم از سوی دولت و واکنشهای پیشگیرانه مردم—نهتنها سرمایه اجتماعی را فرسوده میکند، بلکه انرژی و منابع کشور را در رقابتی فرسایشی میان دولت و مردم هدر میدهد.
هزینههای پنهان یک سیاستگذاری مبهم
افزون بر فشار روحی و اقتصادی، این روند هزینههای گستردهای نیز برای کشور ایجاد میکند:
- اتلاف زمان و انرژی مردم در صفهای طولانی
- افزایش هزینههای اداری و مالیاتی ناشی از نقلوانتقالهای صوری
- انتقال تنش روانی به بازارهای دیگر و شکلگیری موج جدیدی از تورم انتظاری
- نارضایتی عمومی که در صورت تصمیمهای ناگهانی میتواند شدت بیشتری پیدا کند
اگر دولت در نهایت سهمیهها را حذف کند یا قیمت بنزین را افزایش دهد، تمام هزینههایی که مردم در این روزها برای انتقال مالکیت خودروها پرداخت کردهاند، عملاً بیفایده خواهد بود و این خود انباشت جدیدی از خشم اجتماعی ایجاد میکند.
ازدحام در مراکز تعویض پلاک تنها یک «مسئله روزمره» نیست. نشانهای است از اقتصادی که توان تحمل شوکهای جدید را ندارد. هر تصمیم درباره بنزین—اعم از تکنرخیسازی یا حذف سهمیهها—بدون حمایت اجتماعی و بدون تقویت قدرت خرید مردم، میتواند زنجیرهای از پیامدهای سنگین معیشتی و اجتماعی ایجاد کند.
دولت اگر قصد اصلاح در نظام سوخت دارد، باید این مسیر را از مهار تورم، شفافسازی سیاستها و تقویت اعتماد عمومی آغاز کند، نه از فشار بر مردمی که برای حفظ چند لیتر بنزین، ناچار به صفکشی در مراکز تعویض پلاک شدهاند.